• وبلاگ : LaHzE tAnHaIe
  • يادداشت : استعفا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ali 
    نه تو ميماني و نه اندوه
    و نه هيچ يک از اين مردم اين آبادي...
    به حباب نگران لب يک رود قسم،
    و به کوتاهي آن لحظه شادي که گذشت،
    غصه هم ميگذرد ،
    آن چناني که فقط خاطره اي خواهد ماند...
    لحظه ها عريانند.
    به تن لحظه خود ،جامه اندوه مپوشان هرگز
    شعر خيلي خوبيه ولي عمل کردن بهش خيلي سخته

    پاسخ

    سخته...خيلي سخته....عمل كردن بهش....